چطور فهمیدم که بدقدم هستم؟؟؟

با اینکه خیلی عامرانه هست و باورش برای خودم هم سخته امروز به این نتیجه رسیدم که متاسفانه کمی تا قسمتی زیاد !!!بدقدم میباشم.دلایل محکمه پسند هم دارم:  

۱-پنج روز قبل شیفت شب بیمارستان بودم 

شیفت رو که از پزشک قبلی تحویل گرفتم گفت همه چیز آرومه منم داشتم تو دلم میگفتم من چقد خوشبختم که تلفن زنگ خورد و خانم پرستار عزیز فرمودن دکترجان مریض رفت بدو 

در حینی که داشتم فکر میکردم مریض آی سی یو کجا رفته و من کجا باید بدوم رسیدم به آی سی یو و دیدم بعله جماعت کد احیا همه بالا سر مریض هستن 

بعد از یک ربع تلاش و حرص و ......مریض از سفر نیمه کاره برگشتن و ما یه نفس آروم کشیدیم 

که دیدیم در آی سی یو با صدای مهیبی باز شد و 5 نفر با یه تخت دویدن تو  

پزشک اورژانس منو که دید گفت خانم دکتر شرمنده مریض تو اورژانس ارست قلبی تنفسی کرده فرصت نشد خبرتون بدیم این مریض هم که یه مرد ۳۲ ساله بود و احتمالن آمبولی کرده بود خدارو شکر برگشت ولی تا ۶صبح اینجانب از آی سی یو بیرون نرفتم ومرتبا در حال مشاوره با متخصصین محترم بودم که راه رضای خدا یکیشون نیومدن!!! 

۲-بنده رفتم کلاس زبان مانی و از پشت شیشه داشتم نگاهش میکردم همه این بچه های جوجه درحال شادی و بازی بودن..... وارد کلاس شدم و گفتم هلو.......که کلاس عزیز ولو شد و مانی گریه کرد و یکی از بچه ها یاد مامانش افتاد و شروع به جیغ زدن کرد مانی هم گریه که باید تو هم تو کلاس پیش من باشی و جونم براتون بگه کل کلاس قاطی شد و میس سارا  عزیز میخاستن منو خفه کنن 

۳-بنده از دست این بلاگفای آدم سکته بده فرار کردم اومدم بلاگ اسکای که اینقد گل و بلبل بود و همه ازش تعریف میکردن حالا اینم گیر پیدا کرده و اعصاب برامون نذاشته 

 

 

کلن با توجه به موارد بالا اینجانب به بدقدمی خودم پی بردم  

 

نظرات 8 + ارسال نظر
آلاچیق آرامش دوشنبه 28 فروردین 1391 ساعت 08:03 ب.ظ http://www.alachigh-e-aramesh.mihanblog.com

سلام.خوبین؟
هه چه جالب...نه بابا به این چیزا نیست که بدقدمی!
آپیم خوشحال میشیم سر بزنین!

پس به چیه؟؟

پرچانه سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 09:21 ق.ظ http://forold.blogsky.com/

سلام دکتر جون
این چه حرفیه خدات نکنه بد قدم باشی
کلی مایه ی خیر بودی و جون 2 نفر رو نجات دادی بعد میگی بد قدمی؟
بلاگ اسکای هرچقدر هم که گیر بده ولی باز هم از بلاگفا بهتره مطمئن باش

ممنون
آره ولی شلوغ شدنش از قدم من بود

دایا سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 07:45 ب.ظ

مانا نگو بد قدم... یکم ازدیاد کارا زیاد بوده دوستم...

بیتا سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 11:02 ب.ظ

سلام مانا جون .منزل نو مبارک
خسته نباشی ،جون دو نفر رو نجات دادی ،کلی هم خوش قدم بودی
که اینطور ،بلاگ اسکای هم مشکلات خودش رو داره

مثل هیچکس سه‌شنبه 29 فروردین 1391 ساعت 11:54 ب.ظ http://roozhayebibargi.blogfa.com

این شاید بشه گفت بدبیاری( چون سعی می کنم به شانس اعتقاد نداشته باشم نمی گم بدشانسی) اما بدقدمی نیست مانا جان.
رفتین بلاگ اسکای منم تنها شدم.
مانی عزیزم خوبه؟

مرسی
خدا رو شکر خوبه

دایا جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 10:47 ق.ظ http://daayaa.blogfa.com

مانا کجایی... خوبی...

همین جاها!!
این روزا یکم مشغله زیاد دارم

ماندانا یکشنبه 3 اردیبهشت 1391 ساعت 07:44 ب.ظ http://mandana6868.blogfa.com

به به ،اسباب کشی کردی اومدی اینجا دوستای قدیمیتو فراموش کردی نامرد
ولی خداییش اون چه کاری بود با کلاس مانی کردی؟

ما که از اول هم ادعای مردی نداشتیم!!!!نه عزیزم لینک هستی و خدا میدونه چندبار هم سرزدم نشده نظر بدم
آره به خدا معلمش میخاست بکشتم!!!

مهندس بیسواد پنج‌شنبه 7 اردیبهشت 1391 ساعت 02:40 ب.ظ

میگم یه سر به گوگل بزن شاید اونم پوکوندی

بعید نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد