هم من قبول دارم هم تو

در ماشدن ماخودمان زیاد دست نداشتیم 

هم من قبول دارم هم تو 

والدینمان بریدند و دوختند 

هم من قبول دارم هم تو 

بچه بودیم واقعن برای ازدواج 

هم من قبول دارم هم تو 

فرصت انتخاب های بیشتر نداشتیم 

هم من قبول دارم هم تو 

ولی خدایی بد هم دوخت و دوز نکردندها 

هم من قبول دارم هم تو 

باهم بچگی کردنمان هم شیرین بود 

هم من قبول دارم هم تو 

پس چه اصراری است عزیزم که مرتبا در دعواهای گاه به گاه بگیم :

کاش ماهم دیر ازدواج کرده بودیم 

مثل دوستان من مثل دوستان تو 

 که هیچکدام به اندازه ما خوشبخت نیستن 

این راهم  

هم من قبول دارم هم تو